قصه درادب رسمي
مقام قصه باز هم برتر از اينها است. از دورترين دورانها قصه در حفظ ميراثهاي فكري اقوام تاثير فراوان داشته است ، در فرهنگ خود ما افسانه هاي پهلواني اوستا شاهد زنده اي بر اين مدعا است. به همين قياس در هر دوره اي، بزرگان قوم نيز براي اينكه افكار بلند خود را به فهم عامه نزديك سازند از اين قالب مستعد و مناسب كمك مي گرفته اند.
درياي مواج وانديشه متلاطم و ذهن خلاق و سرشار نوابغي مانند مولاناجلاالدين محمد با آنهمه رمز و راز حيرت زا در هيچ ظرفي به خوبي تمثيل و قصه جا نمي گيرد. اگر بتوان « بحر را در كوزه اي » ريخت و گنجايش آنهم بيشتر از « قسمت يك روزه » باشد آن كوزه، نامي جز قصه ندارد. تنها زباني كه هر كس در هر سن و سال و زمان و در هر نقطه جهان با آن متكلم و آشنا است زبان قصه است.